روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد

روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد

محمد اسماعیل بن محمد باقر مجد الادباء خراسانی

https://uupload.ir/files/zfrc_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84.jpg

محمد اسماعیل بن محمد باقر مجد الادباء خراسانی

از مشاهیر و والی خراسان در عهد قاجار

خیابان مجد مشهد

خیابانی که در سال ۱۳۵۰ به پاس محمد اسماعیل مجد الادبای خراسانی توسط میلانی ، شهردار و استاندار وقت نام گذاری شد .

محمداسماعیل مجدالادبای خراسانی با لقب مجدالادبا و مستوفی‌الممالک در حدود 120سال قبل والی خراسان بزرگ بوده است  او بعد از اتمام تحصیلات حوزوی، به‌عنوان والی خراسان بزرگ انتخاب می‌شود. مجدالادبا علاوه‌بر سمت والی خراسان، مسئولیتی مهم در امور خارجی شرق ایران نیز داشته است. آن زمان خراسان شامل افغانستان، هرات، قندهار و قسمتی از ترکمنستان و اطراف بود و برای خودش کشوری محسوب می‌شده است. والی هم مانند استاندار بوده است و نماینده دولت.

مجدالادبا از فرهیختگان عصر خودش نیز بوده است.  دو اثر از او به اهتمام مهدی قربانی به نام‌های «کرامت‌المنهاج» و «تصنیف» به رشته تحریر درآمده است که چکیده‌ای از اشعار و توصیفاتش است.

مجدالادبا معمولا در سفرهایی که به عتبات عالیات می‌رفت، ارادتش به ائمه اطهار(ع) را به زبان شعر مرقوم می‌کرد و با خط شیرین و چشم‌نوازش می‌نوشت.

نسخه اصلی آثار و مستنداتش در مخطوطات آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود.

یکی از ویژگی‌های جالب مجدالادبا این بود که در سفرهایی که با کجاوه می‌رفتند، با صدای زنگ شترها شعر می‌سروده است.

کتاب کرامت المنهاج نسخه خطی مترجم : محمد اسماعیل بن محمد باقر مجد الادباء خراسانی

کتاب حاضر که مترجم آن را به نام:« کرامت منهاج » ترجمه ی منهاج الکرامه فی معرفه الامامه می باشد، توسط مرحوم محمد اسماعیل بن محمد باقر مجد الادباء خراسانی از عربی به فارسی روان ترجمه شده و با خط نستعلیق خوش تحریر گردیده است.

لیلا کوچک زاده

مهدی قربانی

تاریخ مشهد

روایت نگاری غذاهای نذری در خراسان بزرگ در ماه های محرم و صفر

روایت نگاری غذاهای نذری در خراسان بزرگ در ماه های محرم و صفر 

غذاها که جزء مهمی از فرهنگ هر منطقه هستند، نمی‌توانند محدود به جغرافیای یک منطقه باشند. فرهنگ و آداب و رسوم تابع مرزبندی‌های جغرافیایی نیست.

آنچه به عنوان «شله مشهدی» می‌شناسیم بیشتر از آن که مشهدی باشد، «خراسانی» است. در تربت جام، همین غذا با عنوان «غلور» طبخ می‌شود و غلور، نام عمومی همه خوراکی‌هایی است که در آن از بلغور (گندم نیم کوب) استفاده شده است.

در سرتاسر خراسان تاریخی، غذایی که از ترکیب بلغور و گوشت و حبوبات فراهم شده و آنقدر جوشیده تا مواد آن شکل یک دستی پیدا کرده‌اند، غذای شناخته شده‌ای است. این غذا که یادآور احترام کهن‌سال ایرانی‌ها به غلات و حبوبات است.

معروف است شله مشهدی که مادر شله امروزی است در روزگار گذشته بدون گوشت طبخ می شده است و به بلغور در راه خدا شهرت داشته است. روایتی قدمت این غذا را به دوران حمله مغول به منطقه خراسان می داند که برای جلوگیری از قحطی و خوردن یک وعده غذای گرم، مردم دیگهای بزرگی برپا کردند و هر کس هرچه در خانه داشت، در دیگها ریخت و آنقدر پخت تا تبدیل به غذایی شل و نرم گردید.

روایت دیگری، قدمت غذا را به دوران جنگ جهانی دوم می رساند، وقتی روسها اختیار مشهد و بیشتر شهرهای خراسان را در دست داشتند و قحطی بزرگی بوجود امده بود. مردم که می خواستند هم نذر خود به امام حسین را بجای بیاورند و هم غذای گرمی برای مردم گرسنه فراهم آورند، غذایی از مخلوط حبوبات و بلغور پختند. چون این غذا در راه خدا پخش شد به بلغور خدا شهرت پیداکرد. بعدها با بهترشدن اوضاع و احوال اقتصادی خانواده ها افرادی که توان بیشتری داشتند برای خوشمزه تر شدن این غذا، گوشت را هم به آن اضافه کردند.

پخت شله همانند هلیم سخت و طاقت فرساست، زمان زیادی می طلبد و مراسم طبخش نیز همانند هلیم با خواندن دعا و صلوات هست. مردان شب تا صبح پای دیگها ایستاده آن را هم می زنند، تا شله جا بیفتد و عطر مدهوش کننده اش که بخاطر ادویه یی ست که در آن می ریزند تا خبر از آماده شدنش بدهد.

شله یکی از  غذاهایی ست که در ایام محرم، مردم بسیاری را به مشهد می کشاند.

شادی شاملو

روایتی از تاریخ ورود تلفن به شهرمان الو...الو! مشهد؟!

روایتی از تاریخ ورود تلفن به شهرمان

الو...الو! مشهد؟!

آذری خاکستر

142سال پیش که گراهام بل اسکاتلندی موفق به اختراع تلفن شد، احتمالا فکرش را هم نمی‌کرد که روزگاری اختراعش عنان زندگی مردمان را در دست بگیرد و آن گوشی‌های ثابت و سیم‌های متصل به آن، جای خود را به تلفن‌های همراه همه‌کاره بدهد.

11 یا 12 سال پس از اختراع آن، تلفن به ایران وارد شد. ناصرالدین شاه در یادداشت‌های خود، در شرح وقایع جمادی الاخر سال 1302، به تلفنی اشاره می‌کند که ره‌آورد سفر فرنگ معین الملک(سفیر ایران در عثمانی) بوده و از آن برای برقراری تماس از شمس‌العماره تا باغ سپهسالار استفاده می‌شده و ظاهراً این نخستین تماس تلفنی در ایران بوده است.

اما مولف کتاب تاریخ موسسات تمدنی جدید درباره ماجرای ورود تلفن به ایران و نقش کامران میرزا در این ماجرا، چنین می نویسد: راهنمای او  در این کار، مسیو بواتال فرانسوی بود که در سال 1305ق. از دولت ایران امتیاز راه آهن شهرری را گرفته است و به تصور این که بتواند امتیاز تلفن را از طریق کامران میرزا به دست آورد؛ یک رشته سیم بین کامرانیه و وزارت جنگ کشید، ولی هرگز نتوانست امتیاز آن را کسب کند. بر اساس روایت های تاریخی نخستین امتیاز تلفن ایران در ذی الحجه 1319 به مدت 50 سال به شرکتی واگذار شد که در شهر تبریز به شعاع 24 کیلومتر به ایجاد تلفن اقدام کند. به این ترتیب تلفن تبریز زودتر از تهران دایر شده است.

به این ترتیب ، تلفن نخستین‌بار در دستگاه دولتی ایران و در عصر ناصری به راه افتاد ولی اعطای نخستین امتیاز تلفن و رواج آن در عصر مظفری بود.

در محرّم 1321، امتیاز تلفن تمام ایران را به مدت 60 سال به دوست محمدخان معیرالممالک واگذار کردند و وی ملزم شد از تاریخ صدور فرمان تا 3 سال تلفن تهران و تا 10 سال بعد تلفن دیگر شهرهای ایران را با هزینه خود راه اندازی کند.

تلفن‌خانه 70شماره‌ای

مشهد بعد از تبریز دومین شهری بود که بساط مخابرات و تلفن در آن ایجاد شد. در ماه شوال 1320 مظفرالدین‌شاه، طی فرمانی امتیاز تلفن مشهد و توابع را به مدت نامعلومی به احمدخان منشورالملک که کنسول وقت عشق‌آباد بود، واگذار کرد. در این فرمان آمده بود:« چون محسنات تکثیر شعبه تلفن در ممالک محروسه ایران در خاکپای مهر اعتلای همایون شاهنشاهی مشهود و مکشوف است، لهذا به موجب این فرمان مبارک امتیاز احداث تلفن در مشهد و اطراف آن را به جناب عمدة الامراء العظام منشور الملک کارپرداز عشق آباد مرحمت فرمودیم که بدون حق واگذاری به تبعه خارجه، هرچه زودتر به ایجاد تلفن شهر مشهد مقدس و اطراف اقدام نموده، در عهد شناسند.»

منشورالملک که جزو نخستین مؤسسان تلفن در ایران نیز بوده است،با سرمایۀ شخصی و با شراکت میرزا‌ علی‌اکبرخان، یکی ازساکنان مشهد، به تأسیس تلفن در این شهر اقدام می‌کند. این تلفن‌خانه که تا سال 1324ق. به مدیریت میرزا‌ علی‌اکبرخان اداره می‌شد، بیش از هفتاد شماره نداشت.

تلفن‌های 30قِرانی

از سال 1334ق. با فوت میرزا علی اکبرخان، مؤسسۀ تلفن شهری مشهد زیر نظر منشورالملک و به سرپرستی حاج‌حسین‌آقا ملک اداره می‌شد. منشورالملک ادارۀ مؤسسۀ تلفن را از سال 1336ق. به میرزا علی‌اکبر لاری سپرد و در سال 1310ش. قسمتی از سهم خود را نیز به یکی از تجار مشهد به نام حسن‌اف واگذار ‌کرد. عادل نصیر بیک اف از دیگر  مدیران تلفن مشهد در این ایام است.

در آغاز قرن چهارده خورشیدی در مشهد دو موسسه تلفن دایر بود. یکی شعبه ای از شرکت کل تلفن ایران، که مخابرات خراسان با آن موسسه بود. دیگر موسسه تلفن مرکزی مشهد و اطراف که در ابتدای خیابان خسروی قرار داشت و امتیاز آن با میرزا احمد خان منشورالملک بود. 15 کارمند و 225 نمره تلفن در مشهد داشت. نرخ ماهیانه هریک، 30 قران بود. محل شرکت کل تلفن ایران شعبه خراسان نیز در چهارباغ واقع بود.

در 28 مرداد 1308 هیئت وزرا رسیدگی به امور تلفن را به وزارت پست و تلگراف واگذار نمود. بنابراین سرمایه‌گذاری  و توسعه تشکیلات تلفن در شهرستان ها به یکی از برنامه های جدی این وزارتخانه تبدیل شد.

تاریخ مشهد