زمستون باشه ، برف اومده باشه ، رسیده باشی خونه و بوی غذا پیچیده باشه تو خونه ، تلویزیون کارتون داشته باشه ، پاهاتو بذاری پایین کنار بخاری که آسته آسته انگشتای یخ زدت گرم بشه .
#نوستالژی
چقدر اون روزها صبح زود بیدار شدن تو سرمای پاییز و زمستون و صبحانه خوردن برامون سخت بود اما الان آرزوی برگشتن به همون روزها رو داریم .
#نوستالژی
چقدر...
قدیما دغدغه هامون کوچیک بود
خوشی های زندگیمون بزرگ...
چقدر همه چی رو ساده میگرفتیم و ساده
میگذشت، حال دلمون با هر اتفاق کوچیکی خوش میشد...
شاید به این اندازه امکانات نداشتیم ولی حداقلش این
بود شب که میخواستیم بخوابیم ، سرمون میزاشتیم رو
متکا با خیالت راحت بدون هیچ قرص آرام بخشی خوابمون میبرد....
به قول معروف«یاد باد آن روزگاران یاد باد»
#نوستالژی