نوشتهٔ کنار عکس:
سنگ کرهٔ پیرزن
چون پیرزنی که صاحب گله بود، روزی نذر کرد که هرچه دراین روز کره به عمل آید، پیشکش حضرت داود نماید. دراین روز بدین مقدار کره حاصل شد، بخل نموده و نداد. از معجزهٔ حضرت، تمام کره سنگ شد.
بخشی از خاطرات ناصرالدین شاه، در ارتباط با این موضوع:
روز پنجشنبه ۱۶ [شعبان ۱۲۸۷]
در این کوهِ سختِ دست چپ، معیّر گفت دخمۀ داود، مقبرۀ سلاطین قدیم عجم است؛ امّا حالا مشهور به دخمه و دکّان آهنگری داود است؛ و در اینجاها حضرت داود را میپرستند. رفتم برای تماشا. از راه کمی دور بود. ابتدا سنگ بسیار سفیدی در وسط صحرا، دامنۀ این کوه افتاده است زمین، مثل کَره و کف صابون که روی هم چیده باشند؛ و به این رنگ، به اینجور در این نواحی بههیچوجه سنگی نیست. از دور مثل یک بار پنبه میماند. میگویند لُرها که این کَره مال پیرزنی بوده است. حضرت داود قدری از آن کَره خواسته است، پیرزن نداده؛ کَرهها سنگ شده است.
روزنامهٔ سفر ناصرالدین شاه، ۱۲۸۷ق.
Qajarstudies منبع
عکسهاے زیرخاکے
Axezirkhaki