آرسن میناسیان که بود؟
آرسن درسال 1295 شمسی دریک خانواده مسیحی از یک مادر رشتی و پدر آذری در رشت چشم بجهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبستان انوشیروان رشت گذراند. از همان کودکی خصوصیات اخلاقی خاصی داشت . طوریکه پالتوی خودرا که مادرش برای وی دوخته بود به همکلاسی نیازمندش بخشید.
بعداز اخذ دیپلم یک داروساز تجربی شد و بعدها اولین داروخانه شبانه روزی در رشت و کلا در ایران بانام کارون را تاسیس میکند.
وی در بدو جنگ جهانی دوم زمانی که بیکاری و تورم بیداد میکرد و ضعفا از عهده خرید دارو بر نمیامدند ، دارو به رایگان دراختیارشان میگذاشت.
وی مردی برای تمام فصول بود . چه در فصل سرما و سیلاب وچه در تابستان و آتش سوزیها در صف اول یاری رساندن به مردم بود .
او به اعتقادات دیگران احترام خاصی میگذاشت . در مراسمهای ایام تاسوعا و عاشورا در مساجد حضور پیدا میکرد . دریک کلام او فقط یک داروساز نبود بلکه به عیادت بیماران میشتافت . ضمانت مردم گرفتار رامیکرد . امین نیکوکاران در رساندن آذوقه به تهیدستان و سالمندان بود.
همیاران آسایشگاه معلولین و سالمندان گیلان-رشت (خیریه)
موسیو آرسن (مسیح گیلان) درسال ۱۳۴۵ با یاری نیکوکاران وقت شادروانان آیت الله ضیابری ، دکتر حکیم زاده ، چینی چیان، عظیم زاده ، در زمینی بوسعت ۱۷۰۰۰ مترمربع که حاج آقا استقامت در سلیمانداراب رشت اهدا کرد ، اولین خانه سالمندان و معلولین در ایران را به منظور پناه دادن به سالمندان و معلولین ناتوان و تهیدست احداث کرد. وی اولین مدیر عامل آسایشگاه بود . و اکثر اوقاتش را در خدمت همنوعان نیازمند میگذراند .
اما بناگاه در غروب ۱۴ فروردین ماه ۱۳۵۶ طبق معمول همیشه زمانیکه در آسایشگاه مشغول بکار بود ، بعلت عارضه ریوی و مشکل تنفسی که مدتها پیش از آن رنج میبرد، در کنار همکاران و مددجویان جان به جانان سپرد و روحش آسمانی شد.
پیکر وی در مدرسه ارامنه رشت وبا تشیع بی نظیر مردم قدرشناس رشت بخاک سپرده شد .
این مرد بزرگ دارای دو فرزند بود که پسرش در عنفوان جوانی چشم ازجهان فرو بست و روح دخترش سیران در اسفند سال ۹۸ به روح پدر پیوست .
یقینا نام و یاد این مرد بزرگ در اذهان بشری جاودانه خواهد ماند.
تدوین از: کریمزاده
همیاران آسایشگاه معلولین و سالمندان گیلان-رشت (خیریه)
اولین قطار ایران در بندر پیربازار
بدلیل بندر بودن پیربازار ،قطار برای حمل بارها و مرصولات در پیربازار بوده
پیربازار در سالهای گذشته یا همان بیش از 100 سال پیش قطب اصلی گیلان برای تجارت بود.
حتی قبل از بندر انزلی.
آیا باز هم می توان عظمت گذشته را بدست آورد؟
آیینه_پیربازار از همشهریان خود در دهستان بزرگ پیربازار برای گسترش و نشر مطالب ، تاریخچه ، فرهنگی ، اقتصادی ، و... پیربازار دعوت می نماید.
مطالب جالب را به ما ارسال کنید تا با اسم خودتون در کانال منتشر کنیم
ayine_pirbazar
از بندر پیربازار تا پیربازار با قدمتی ۱۰۷ ساله
وقتی به قدمت پیربازار کهن دقت می کنیم, مظلومیت این منطقه و مردم آن و البته تاریخچه و مقام آن مشهود است...
باید دست به دست هم داد ، تا عزت این منطقه و روستاهای آن که بیش از ۱۰۷ سال قدمت دارد حفظ شود
ما در قدیم پیش ترین بود، اما امروز عقب ترین هستیم
به امید فرداهای خوب و پیشرفت پیربازار عزیز
آیینه پیربازار
ayine_pirbazar
*سکه بر زر نام شاهان نادر افشار کرد
ملک را با آبرو از تیغ آتشبار کرد*
۵۷ سال پیش، ۱۲ فروردین ۱۳۴۲، ساختمان آرامگاه نادر بازگشایی شد. طراحی ساختمان را هوشنگ سیحون انجام داد و شرکت کا.ژ.پ با نظارت محسن فروغی و حسین جودت آن را اجرا کردند. {تصویر پایین}
حکایتهای تاریخی از وجود مقبرهای برای نادر پس از مرگش و ویران شدن آن در طی زمان میگویند. جهانگردان و سفرنامهنویسانی که به مشهد آمدهاند هر کدام اشارهای به آن داشتهاند و بیشترهم بر ویرانیاش تاکید کردهاند. پیش از ساختمان کنونی اما بنای دیگری در محل آرامگاه وجود داشته است که احمد قوام (۱۲۵۲-۱۳۳۴خ) در دوران مسئولیتش در خراسان در سال ۱۲۹۶ دستور ساخت آن را داده بود. «...در جلوی مقبره ایوانی است با چهار ستون سنگی... در دو طرف مقبره چهار اتاق بناگردیده که دو اتاق شرقی فعلن در تصرف کتابخانه است... بر پیشانی ایوان کاشیهای خشتی نصب گردیده که دو قسمت میشود.قسمت بالا زمینهاش زرد و در وسط تاجی است که اطراف آن نقوش و تزئیناتی اسلیمی موجود میباشد.»(۱) {تصویر میانی}
پیشتر از آن فریزر، جهانگرد بریتانیایی، که در دوران فتحعلیشاه و حدود سال ۱۲۰۰خ به مشهد آمدهبود، دربارهی آرامگاه چنین نوشته است: «بنا خیلی مستحکم و با آجر و سنگهای حجاریشده ساختهشده و جلوی طرف شرقی قبر درب مرمری است که سنگ آن را از مراغه آوردهاند. آنهایی که قبل از خرابشدن این بنا را دیدهاند خیلی از استحکام و قشنگی آن تعریف مینمایند... اما حالا جای هر دو مقبره [نادر و پسرش] جای کثافت است.»(۲) خانیکوف روس، که در سال ۱۲۳۷خ به مشهد آمده است، مینویسد: «قسمت علیای نهرخیابان مشجر است. از همهی این درختان قدیمیتر چناری است که با شکوهی خاص پهلوی در مقبرهی نادری واقع گردیده و مقبره فعلن تبدیل به مکتبخانه شده است.»(۳) {تصویر بالا}
در سالهای میانی دههی ۱۳۳۰، انجمن آثار ملی، که پس از رکود برآمده از دگرگونیهای سیاسی دههی ۱۳۲۰ جان دوباره گرفته بود، تصمیم به ساخت آرامگاههایی برای شخصیتهای تاریخی و فرهنگی گرفت. در میان این آرامگاهها، سه ارامگاه نادرشاه، خیام و کمال الملک همزمان با سفر محمدرضا پهلوی به خراسان در ۱۲ فروردین ۱۳۴۲ بازگشایی میشوند. نکتهی جالب دربارهی این ساختمانها، طراح آنهاست که هر سه را در عین تفاوتهای اساسی سبک و جنس معماری، هوشنگ سیحون (۱۲۹۹-۱۳۹۳خ) طراحی کرده است. او میگوید «مقبره نمی خواستم بسازم؛ میخواستم شخصیت آن فرد را با معماری بسازم. اصولی را رعایت میکردم که هم مدرن باشد هم ایرانی.» و چه نیکو به این خواستهاش رسیده است. طرح ساختمان و مجسمهی آن، که کار ابوالحسن صدیقی (۱۲۷۳-۱۳۷۴خ) بود، در شورای دانشکدهی هنرهای زیبا به تصویب رسید و از سال ۱۳۳۶ کار ساخت آن آغاز شد. ساختمان کشیده و افقی آرامگاه نادر بر روی صفهای سنگی واقع است. شکل ساختمان وسنگ خشن کارشده در نما به نوعی بازگوکنندهی صلابت و استحکامی است که صریح و ساده میکوشد تا شخصیت نادر را تدعی کند. مجسمهی عظیم نادر و پایهی سنگی آن، این صلابت را دوچندان میکند. هوشنگ سیحون این بنا را بیش از دیگر کارهایش مهم میداند و میگوید: «اما بنایی که خودم ارزش و اهمیت بیشتری برای آن قائل هستم، ساختمان آرامگاه نادر در مشهد است که در آن تکنیک سنگ به وجه بسیار خوبی به کار رفته است. این بنا کاملن مدرن است و حتا جزو نوترین ساختمانهای ایران قرارگرفتهاست؛ اما در عین حال پایهگذاری آن روی مسجد قدیمی تاریخانه دامغان بوده است که شبستانی دارد با پایههای قطور کمارتفاع و خوابیده و طاقهایی نزدیک به طاقهای ساسانی. در آرامگاه نادر همین شبستان را تقریبن ایجاد کردم با اصول مدرن و طاقهای ساسانی را به شکل طاقی که یک خیز کوتاه دارد درآوردم و با سنگ ایرانی در حقیقت روحیهی ملی را در فکر جدیدی برگرداندم.» (۴) با این همه، مقیاس بهخوبی در طراحی و ساخت رعایت شده، ساختمان به آرامی در باغ نشسته است و نهتنها محیط شهری را مخدوش نمیکند که بهانهی غنای آن هم بوده است؛ آرامشی که با صد افسوس، امروزِ فضاهای پیرامونش یکسره به بازی گرفتهاند.
ساختمان ۱۳۰۷ مترمربعی آرامگاه، دارای دو موزه نیز است که سلاحها و جنگافزارهای دورانهای گوناگون را در خود جایدادهاست و در باغی به وسعت ۱۴۴۰۸ مترمربع جای خوش کرده است. باغ، ساختمان، مجسمه و کتابهایی که با موضوع نادرشاه در آن زمان چاپ شد، هزینهی ۵۵٬۳۰۰٬۰۰۰ ریالی (حدود ۱۰ میلیارد تومان به قیمت امروز) داشت که نکتهی جالب دربارهی تامین آن پیشنهاد انجمن آثار ملی برای فروش قبضهای اعانهی ملی و نیز عوارض بلیت قطار مشهد-تهران بوده است. با فروش قبضهای اعانه و پوسترهای نادر در سراسر کشور مبلغ حدود ۳٬۱۸۰٬۰۰۰ ریال و از طریق عوارض ۲۲٬۳۷۱٬۰۰۰ تامین شد.(۵)
TarikhMashhad
[In reply to تاریخ مشهد]