چه زود دیر می شود ! در باز شد ... برپا ... ! برجا ! درس اول : بابا آب داد ، ما سیرآب شدیم . بابا نان داد ، ما سیر شدیم ... اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند در سبد مهربانی شان ... و کوکب خانم چقدر مهمان نواز بود و چقدر همه منتظر آمدن حسنک بودند ... کوچه پس کوچه های کودکی را به سرعت طی کردیم و در زندگی مان گم شدیم ....
پوستر اولین فیلم ناطق ایرانی این فیلم در سال ۱۳۱۲ توسط اردشیر ایرانی در بمبئی ساخته شد. این فیلم در بین مردم با نام «جعفر و گلنار» شناخته شده است... Yadeshbekheir
دهه شصتی ها یادشونه یه زمانی تاکسی ها همچین وضعیتی داشتن طرف ۴ تا مسافر عقب میزد ۲ تا جلو یکی ام بغل دست خودش که نقش کلاچ گیر رو هم بر عهده داشت همه ام کرایه کامل میدادن loulemancity इई ईइ ═─
13 خواستگار بعد از جواب رد شنیدن از تاج السلطنه، عزیزترین دختر ناصرالدین شاه و سمبل زیبایی در دوران قاجار، خودکشی کردند! بیشتر شبیه راننده کامیوناس Hamid_Masouminejad
قدیما جمعه ها حموم رفتنای بیرون حسابی برو بیایی داشت صفایی داشت ! قدیمى ترین گرمابه در تهران مابین بازارچه نائب سلطنه وخیابان سیروس که در حال حاضر موزه شده Yadeshbekheir
یادش بخیر... یه زمانی عشق و آرزوی هر جوانی این بود که پدر و مادرش رو با خرج خودش ببره مشهد زیارت اون موقع ها پول نبود امکانات نبود دل هر جوانی خوش به بزرگ شدن و خدمت کردن به والدینش بود