دنیای خیلی از ماها پشت این درهای
پر از خاطره جا مانده...
صدای خندههای کودکانه
حیاط خیس آب پاشی شده
توپهای دو لایه،
باغچههای کوچک پر از لاله عباسیها،
فرش گلگلی پهن شده در بهارخواب
با پشتیهای قرمز رویش
و چند استکان چای قند پهلو...
آن همه خوشبختی کجا گم شد...؟
دلم کمی قدیم میخواهد...