به یاد پری کوچک غمگینی که در اقیانوسی مسکن داشت
در میلاد روز فروغ_فرخزاد؛ که شاعرانگی را ترجمهای زنانه کرد.
فروغ زنانگی را به شعر فارسی آورد. زندگی را، عشق را، اندوه را، حتی مرگ را، از دریچه نگاه یک زن دید و توصیف کرد:
گوشواری به دو گوشم می آویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
به ناخن هایم برگ گل کوکب می چسبانم
کوچه ای هست که در آن جا
پسرانی که به من عاشق بودند، هنوز
با همان موهای درهم و گردن های باریک و پاهای لاغر
به تبسم های معصوم دخترکی می اندیشند که یک شب او را
باد با خود برد...
پیش از او عشقهای شعرها مردانه بود. شعر فروغ عشق را با صدای زنانه در شش جهتِ جهانِ ادبیات فارسی فریاد زد و پژواک این صدا هنوز هم در پهندشت سرزمین پارس طنینانداز است.
آنچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین توفانی
کاش یارای گفتنم باشد...
در جامعهای که زن خاموش و معشوق پردهنشین است، صدای زنانهای که از عشق بخواند خود تابوشکنی هولناکی بود که فروغ را هدف سنگها کرد.
pana.ir/news/990301
FarhangianNews1