روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد

روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد

توپ های افطاری که بی موقع شلیک شدند

http://uupload.ir/files/05y0_%D8%AA%D9%88%D9%BE_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%81%D8%B7%D8%A7%D8%B1%DB%8C.jpg

توپ های افطاری که بی موقع شلیک شدند

«تاج‌الملوک آیرملو»، همسر رضاخان و مادر محمدرضاپهلوی، درباره تغییر سیاست مذهبی رضاخان و رویه وی در نخستین سال‌های سلطنتش، در خاطرات خود می‌گوید:«...بعدها که حکومت قدرت و قوام زیادتری پیدا کرد، [رضا] اظهار داشت که می‌خواهد جلوی این آخوندبازی‌ها را بگیرد[!] در این‌جا، او سیاست مخصوصی را به کار بست و دستور داد توپ افطار و سحر را، بی‌ترتیب و نامنظم دَر(شلیک) کنند! بی‌ترتیبی در ساعات توپ افطار و سحر به این صورت بود که توپ افطار را، نیم ساعت بعد از مغرب و توپ سحر را، یکی دو ساعت جلوتر از طلوع فجر می‌انداختند و با این یک تیر، دو نشانه زدند!

 اولاً، عامه را که ساعت نداشتند، به واسطه درازی ساعات روزه، از روزه‌داری بَری می‌کردند و ثانیاً، اشخاص ساعت‌دار را که بدون توپ هم می‌توانستند موقع خوردن و نخوردن را تشخیص بدهند، به توپ افطار و سحر بی‌اعتماد می‌کردند؛ تا جایی که اکثراً خواستار آن شدند که شلیک توپ‌ها متوقف و توپ‌ها جمع‌آوری شوند!»

(خاطرات تاج‌الملوک (ملکه پهلوی)؛ تهران؛ نشر به‌آفرین؛ 1380؛ صص 241 تا 243)

عکسهاے زیرخاکے

Axezirkhaki

تصویر توپ افطار در مصر

http://uupload.ir/files/t4oy_%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1.jpg

تصویر توپ افطار در مصر

در قدیم در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی زمان افطار و سحری را با شلیک گلوله توپ اعلام می کردند.

چنان که در دارالخلافه طهران دو توپ جنگی کار گذاشته بودند که این توپ‌ها هنگام سحر و اذان مغرب ۳ بار، شلیک و اوقات شرعی را به مردم اعلام می‌کرد.

عکسهاے زیرخاکے

Axezirkhaki

نقل شده است که

http://uupload.ir/files/8kzg_%D9%86%D9%82%D9%84_%D8%B4%D8%AF%D9%87.jpg

نقل شده است که

* ماجرای دختر جوان در اتاق خواب رضاشاه در ترکیه

رضاشاه تنها یک بار به عنوان یک فرمانروا به خارج سفر کرد و آن هم سفر به ترکیه بود . . .

وقتی که  شاه در این سفر شب هنگام بعد از صرف شام و پذیرائی برای استراحت به اتاق خواب خود میرود در آنجا دختر جوان و زیبا روی تُرک را میبیند که منتظر اوست . . .

شاه با ناراحتی صدا میزند که کسی بیاید و میپرسد: این خانم اینجا چه میکند؟

آن فرد میگوید: که جناب "آتاتورک" فرمودند این خانم تا صبح پیش شاه باشند تا شما شب را به تنهائی سر نکنید . . .

شاه از آن دخترخانم تُرک میخواهد که از اتاق بیرون رود . . . !!!

هنگامی که همراهان شاه از او میپرسند که چرا این دختر را از اتاق بیرون کردید شاه جواب میدهد:

اگر امشب را تا بامداد با این دختر تُرک سر میکردم، فردا "آتا تورک" که به ایران می آمد . . . من کدام دختر ایرانی را پیش او میفرستادم ؟

همه دختران و زنان ایران ناموس من هستند ...

RADEPAYETARIKH 

antique_pics

ماه رمضان در طهران قدیم

ماه رمضان در طهران قدیم

جعفر شهری

از اول ماه احوال و رفتار و قیافه‌ها تغییرات کلی می‌گرفت. صورت‌ها آرام و ملکوتی، چهره‌ها متین، قدم‌ها آهسته، سرها به‌زیر، چشم‌ها درویش(!)، دل‌ها تحت کنترل، راعیِ حلال و حرام و مکروه و مباح و نجس و پاک و زشت و زیبا. بهترین و مرغوب‌ترین خواروبار، با نازل‌ترین قیمت‌ها به دکان‌ها آمده، در اختیار مردم قرار می‌گرفت. هوس‌انگیزترین نان‌های سنگکِ یک ذرع و نیمیِ خشک‌ناخنیٍ خشخاش و سیاه‌دانه‌زده و تافتون‌های شانه‌زدهٔ کنجدی و روغنی، شیرمال‌های روغن‌دار خوش‌عطروبو و دوباره‌تنورهای سبوس‌دار پنجه‌کش خاصه، مخصوصاً کماج‌های طرشتی اعلا در نانوایی‌ها پیدا می‌شد و دلخواه‌ترین گوشت‌های شیشکِ پروار سی‌منه، با دنبه‌های چرخیِ بغل‌پرکن که قصاب‌های ماهر با سلیقه و استادیِ تمام، قلوه‌گاه‌ها و دنبه‌های آنها را  *شَهله می‌کردند، در این ماه در اختیار مردم قرار می‌گرفت. ماهی که در تمام دورهٔ سال مثل و مانندی در خوبی و ارزانی و فراوانی نداشت و از این جهات کمتر ماهی به پای آن می‌رسید.

*شهله: چربی قلوه‌گاه‌ها را در قسمت‌های مساوی مانند توردوزی لباس عروس جدا می‌کردند و دنبه‌ها را مانند سینه‌ریز به صورت‌های مختلف ترکیب و با رنگ و گل و جواهرات بدلی زینت می‌کردند.

منبع، کتاب: طهران قدیم.

نوشته: جعفر شهری. ۵ جلد.

 ج ۳. ۱۳۷۱. تهران: انتشارات معین. ص ۲۹۲-۲۹۹،

https://telegram.me/joinchat/BASxgz1nsEGaHKhVdvSDWw

در زمان قدیم که یخچال نبود، خنک ‌ترین آب قنات در تهران، قناتى بود که بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد.

http://uupload.ir/files/7w69_%D8%AF%D8%B1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%82%D8%AF%D9%8A%D9%85.jpg

در زمان قدیم که یخچال نبود، خنک ‌ترین آب قنات در تهران، قناتى بود که بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد.

بعد از آن، هرکس به زندان می ‌افتاد، می ‌گفتند رفته آب خنک بخوره

[دنیای قدیم]