روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد

روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد

یادش به خیر ژیان


http://s8.picofile.com/file/8278538718/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%B4_%D8%A8%D9%87_%D8%AE%DB%8C%D8%B1_%DA%98%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg

یادش به خیر ژیان همزمان سرعت فرغون و صدای هلی کوپتر رو با هم داشت

نوستالژی

zendegisalam

روزگارکودکی

http://s6.picofile.com/file/8248575768/14.jpg

روزگارکودکی
کاش برمی گشت روزی روزگارکودکی
کاش می رفتم به شهر و آن دیارکودکی
چون بیاد آرم نشاط و جست و خیز آنزمان
می شوم مدهوش و مست و بیقرار کودکی
ای خوشا رفتن پی پروانه های رنگ رنگ
سردرآوردن زباغ نغمه بارکودکی
ای خوشا رفتن به باغ قصه های دلفریب
پرزدن باچابکی برشاخسار کودکی
آنهمه تصویر و نقاشی کشیدن درکلاس
آنهمه ابداع و خلق و شاهکار کودکی
ای خوشاآن بی غمی ها بی خیالی های نغز
آنهمه آسایش و افسانه های کودکی
کاشکی براسب چوبی می نشستم باغرور
می خرامیدم بسوی کارزار کودکی
نیزه و شمشیربود درپندارمن
بهترین حربه های روزگارکودکی

یادت میاد؟؟؟؟

لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب

بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت

یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !

همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته

یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!

افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود

من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !

وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم

الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم

گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم

تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن

یادتون میاد

اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!

یادش به خیر........ چه زود بزرگ شدیم و آرزوها و خاطرات زیبای کودکیمون رو فراموش کردیم . تقدیم به همه دوستان

یادش بخیر، ﺑﭽﻪ که ﺑﻮﺩﯾﻢ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻧﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ تا ﮔﻢ .ﻧﺸﯿﻢ.

یادتون نیست

عکس برگردون میخریدیم و با آب دهن میچسبوندیم تو دفترمون

یا عکس آدامس خرسی رو با آب دهن میچسبوندیم ساق دستمون

کلی هم کیف میکردیم

یادت میاد؟؟؟

وقتی کوچیک بودیم

تلویزیون

با شام سبک

با پنکه شماره 5

مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین////////

اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشت

یادت میاد؟؟؟

وقتی ک صدای هواپیما رو میشندیم

می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم

می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم

یادت میاد؟؟؟

وقتی مامان می پرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4

یادت میاد؟؟؟

وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی

یادت میاد؟؟؟

فکرمیکردی قلب انسان چه شکلیه

یادت میاد؟؟؟

در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشه

یادت میاد؟؟؟

اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردی

و دهنتو با دستت پاک میکردی